black love 4

Parmida Parmida Parmida · 1404/2/18 12:39 · خواندن 4 دقیقه

برو بخون 😘

black love 4

بیب بیب بیب بیب (آژیز )

رییس پلیس: سریع برید 

مرینت: الیا بریم 

چنتا دزد حرفه ای تو بانک هستن 

آدرین: مری میخوای تو بمونی من به جات برم 

مرینت : دلیل نمیشه چون دخترم بگی نمیتونم 

آدرین : باشه ولی منم میام 

مرینت : باش

رییس پلیس: مرینت آدرین کیم الیا نینو شما با ماشین خودتون بیاین ماشین کم داریم ( پارمیدا: نمد بیا پلیس بدون ماشین . نمد 😐: اکی )

مرینت : باش.

با ماشین من بریم 

منم میرم آماده شم

 ( تو اتاق) 

کیم : باش 

مرینت : خب برو بیرون 

کیم : چرا 

مرینت : بلند داد زدم بروووووو بیرونننننن 🤬🤬🤬🤬🤬

آدرین : داشتم با بچه ها حرف میزدم که صدا داد مرینت آمد سریع رفتم تو اتاق دیدم کیم میخواد مرینت رو 😗... کنه 

مرینت : پسره ی پرو ولم نمی‌کرد 

آدرین : کیم گ.م.ش.و. بیرون 

کیم  : به تو چه 

مرینت : تا دیدم حواس کیم پرت شد سریع رفتم پشت آدرین قایم شدم (پارمیدا :مگه آدرین فرشته نجات ) 

( نمد 😐: شیطان جانم )

درسته من کاراته بلد بودم اما اون خیلی حرفه ای و بزرگ تر بود 

آدرین : بیرون وگرنه 

کیم : چی  ها 

مرینت : آدرین ول کن بیا بریم 

آدرین : خیلی پرو شده 

کیم : ههه 😏 ( ههه یعنی پوزخند)

مرینت : آدرین لطفاً به خاطر من ولش کن 

تا اینو گفتم یه هو یه درد بدی از سرم حس کردم آیییی....

آدرین : ( با نگرانی ) خوبی 

مرینت : ... ا‌..اره...خوبمم

( داشتیم برا ماموریت می‌رفتیم تو ماشین آدرین  جلو رانندگی کرد مرینت جلو پیش ادرین ،کیم و الیا و نینو عقب در حال حرکت )

آدرین : یه هو یکی از سمت مرینت با موتور رد شدو گفت خانم خوشگله بپا ندزدنت 

مرینت : من که فهمیده بودم آدرین بدش آمده گفتم 

نگران من نباش کسی که نامزد داره چیزیش نمیشه

 (نمد😐: نامزد . مربنت : البته اینجوری گفتم که آدرین ول کنه ) 

اون آدمه : اوپس 

آدرین : سریع رفتم با سرعت ۱۱۰ کیلومتر چون خیابون هم خلوت بود چیزی نمیشد رسیدیم و پیاده شدیم 

رییس پلیس : آدرین ، پدرت اجازه نداده تو این ماموریت بجنگی تو و مرینت باید به عنوان جاسوس برین تو گروه شون چون اونا نقشه قتل یه آدم مهم و کشیدن

مرینت : چشم رفتیم تو ماشین تا بریم پیش رییس گروه 

( دزدان ) 

آدرین : مرینت اینکه اینجوری گفتی راست بود 

(پارمیدا :حرفی که به اون مرده زد تو ماشین )

مرینت : نه کله موزی اینجوری گفتم تا ولم کنه 

البته ...

آدرین: چی چی ... 

مرینت : جدیدا کارات کمتر رو مخ شده

آدرین : یعنی عاشقم شدی 

مرینت : اممم ... ن...نه ( پارمیدا: اره بچه جان عاشقش شدی .نمد 😐: نفرت جانم) 

آدرین : بله تو هم مثل خواهری برام 

مرینت : چییی 🤬 مگه نگفتی دوستم داری هاااااا 

آدرین: ( تو بیسیمه چیه ) نقشه عملی شد 

فرد ناشناس:( تو بیسیمه چیه که می‌زارن تو گوششون  ) اکی داش فاز دوم شروع 

مرینت : تو چی میگمممیییی هااا

آدرین : خودت گفتی مثل برادرتم

مرینت (مرینت :وای نباید میگفتم) خب. .... چیزع ..... اون ... حالا ول کن

آدرین : فلیکس عالی فاز دوم اکی شد 

فلیکس: پس واقعا دوست داره 

اینم خوب بود که بابات و راضی کردم نزاره تو و مرینت بجنگین 

آدرین : پسر خاله خودمی دیگه 😅👍🏼

( فلش بک به چند ساعت پیش) 

آدرین : رفتم تو کافه به فلیکس هم گفتم بیاد

آدرین: سلام خوبی 

فلیکس: سلام داش گلم ( نمد 😐: برادر جانم)

آدرین: میگم راستش من یه دختر دوستش شدم و خوشم امد بابام ندونه ( نمد 😐 : فردوسی جانم . پارمیدا : چته نمد آدرین جمله رو بد گفت . نمد 😐 : پس عمت نوشته )

فلیکس: خخخخخخ🤣🤣🤣🤣🤣🤣

آدرین : مَرَز 

فلیکس:  خب اهم اهم پس بد جوری دیونشی

آدرین: خب حالا می‌دونی کیه 

فلیکس: بگو این بدبخت کیه 

آدرین: مرگ بر تو ( نمد 😐: آمریکا و اسرائیل)

فلیکس: کیه خب 

گارسون : چی میل دارید 

فلیکس: دو تا قهوه

آدرین: مری

فلیکس:جانم ...... همون بلوبری خودمون 

آدرین : آروم آروم ...... مرینت خانم 

فلیکس: غیرتی ... خب حالا من چیکار کنم 

گارسون : بفرماید 

آدرین : یه کاری کن ما به هم برسیم

فلیکس: داشتم قهوه می‌خوردم که پرید تو گلوم و سرفه کردم و گفتم جانمممم...

آدرین : ....

فلیکس: می‌دونی که بابات بدش میاد 

آدرین: می‌دونم 

فلیکس: خب من ...

آدرین : تو فقط کاری کن که عاشقم بشه 

فلیکس: اگه بابات بفهمه میکشتم 

آدرین: نمی‌فهمه و اگه اینجوری نکنی من به بابام میگم که قرار داد با توموعه( مادر کاگامی )رو امضا نکنه و اون سوسک ژاپنی همونجا بمونه 

فلیکس : آروم آروم درست حرف بزن باش کمکت میکنم 

( نمد 😐: خاک تو سرت اگه ادرینتی بشه 🤬 . پارمیدا: میراکولر ها حملهههه )

آدرین: خب من باید برم بای 

فلیکس : بای

( پایان فلش بک)

مرینت : ادددرررربییییین 

آدرین : جانم بریم ( البته باز زود بود بگه جانم ولی خب گناه دارین 🤣🤣)

و به عنوان دزد رفتیم پیش رییسشون و گفتم دنبال کار ایم 

مرینت : ما تا حالا تو هزار تا قتل و دزدی کمک کردیم 

اون مرده : از کجا ما رو پیدا کردین 

آدرین : امروز دیدیم چند نفر دارن از بانک مرکزی سرقت میکنن و........

بابای 😘

دوستون دارم 

راستی پارت شرط نداره ولی نظرتون درباره ی نمد بگید

نمد 😐: خب