رابطه عاشقانه مرینت و آدرین ۳

Parmida Parmida Parmida · 1404/1/19 17:52 · خواندن 1 دقیقه

سلام این پارت خیلی کوتاه هست چون تو پارت بعدی قرار که ......

 آنچه گذشت:که یه هو ..

ناتالی:آدرین پدر تو ارباب شرارت بود .و یکی اونو کشته

آدرین: چی اون 

مرینت : آدرین آروم باش لطفاً

آدرین : سریع رفتم تو اتاقم وسایلم رو جمع کردم و ...

آدرین:مرینت می‌خوام چند روز برم هتل با من میای 

مرینت :آدرین ،چرا هتل بیا خونه ی ما 

مرینت : ناتالی راستی میراکلس پروانه چی 

ناتالی: ببخشید ولی اون نبود 

یکی اونو ورداشت همونی که گابریل رو کشت

آدرین :مرینت لطفاً زود بریم 

چند وقت بعد:

مرینت: ادرین بیا تو اتاقم

آدرین :باشه دارم میام 

آنچه خواهید دید:

آدرین: آخه چرااااا😭😭😭😭😫😫😫😫

شرت پارت بعدی 😉❤️💫

 

 بعدی ۴ تا لایک 

۲ تا کامنت 

بای بای💫